روز گذشته با ورود كشتي حامل 640 كانتينر گندم اهدايي هند به افغانستان به بندر چابهار، ترانزيت از اين بندر در سيستان و بلوچستان به سمت کشور افغانستان آغاز شد. اين رويداد مي تواند تحرك خوبي در اين بندر اقيانوسي كشور ايجاد و رونق اقتصادي محدودی در جاده هاي استان ايجاد كند. اما آنچه بايد به آن توجه كرد اين است كه آيا جاده هاي اغلب دو طرفه، قديمي و خطر آفرين استان كشش و گنجايش عبور هزاران كاميونی را كه قرار است كالاهاي ترانزيتي كشورهاي مختلف به افغانستان و كشورهاي آسياي ميانه را حمل كند دارند؟ با توجه به حوادث جاده اي عديده اي كه در ماههاي اخير در استان اتفاق افتاده که آخرين مورد آن شب گذشته در يكي از مسيرهاي منتهي به شهر ايرانشهر بود و منجر به كشته شدن سه نفر از جمله يك دختر دانش آموز شد، مي توان گفت خير!
توسعه ترانزيت بعنوان يكي از پيشران هاي توسعه استان سيستان و بلوچستان مطرح است اما ابتدا باید زيرساختهاي لازم براي آن فراهم شود از جمله احداث بزرگراهها و جاده هاي استاندارد و ايمن، خطوط ريلي، مجتمع هاي رفاهي و خدماتي بين راهي و…متاسفانه تاکنون هيچ كدام از اين موارد در مسير ترانزيتي چابهار تا ميلك در مرز افغانستان و در ديگر مسيرهاي خروجي استان آماده نشده است و بدون آن با هجوم گسترده کامیون های ترانزیتی به جاده های فعلی، تنها جان مردم منطقه در جاده ها به خطر مي افتد و در دراز مدت بجاي بهبود وضع معيشتي و تحقق توسعه، داغدار شدن و نارضايتي مردم محقق خواهد شد.
لذا پيشنهاد مي شود دولت و وزارت راه و شهرسازي با جذب سرمايه گذاري داخلي و خارجي ابتدا زيرساختهاي استان در حوزه جاده و ريل را تكميل و در ادامه نسبت به تحقق ترانزيت اقدام كنند. حتی براي تامين بودجه توسعه جاده ها و شبكه ريلي استان مي توان با طرحي ويژه تا چند سال آینده تمامي درآمد كشور از محل ترانزيت و یا جریمه های رانندگی را به توسعه راههای استان و تكميل خط آهن چابهار- مشهد اختصاص داد و يا با جذب سرمايه از كشورهاي ترانزيت كننده از بندر چابهار، آنها را در توسعه زیرساختهای حمل و نقل کل مسیر ترانزیت از چابهار تا افغانستان و آسیای میانه سهیم کرد و با اینکار به نوعی ضمن تکمیل زیرساختها، اشتغال مناسبی در بخش جاده و حمل و نقل ایجاد و توسعه شرق کشور را که نسبت به دیگر نقاط کشور دارای عقب ماندگی بیشتری است محقق ساخت.
نکته بعدی اینست که هر نوع طرح توسعه ای در هر منطقه ای باید پیوست اجتماعی داشته باشد بگونه ای که با مشورت و هماهنگی ساکنین آن منطقه، آنان را از فواید و مضرات طرح و سودمندی آن برای زندگی فردی و اجتماعی شان آگاه و توجه و حمایت آنان را نسبت به طرح جلب کرد وگرنه آن طرح با شکست یا حداقل کارشکنی مواجه خواهد شد. امری که تاکنون هم در بحث ترانزیت، هم در طرح توسعه سواحل مکران و هم در بحث پتروشیمی چابهار نسبت به آن بی توجهی شده است. مورد دوم بدلیل نگرانی از تغییر بافت جمعیتی و کمرنگ شدن نقش مردم بومی در مناطق ساحلی و مورد سوم بدلیل نگرانی از مشکلات زیست محیطی و آلودگی آبهای ساحلی و از بین رفتن جذابیت توریستی و صید و صیادی منطقه، موجب رواج شایعات و ایجاد دغدغههایی برای کنشگران اجتماعی شده اما چندان تلاشی برای برطرف کردن این نگرانی ها انجام نشده است. شاید هم چنین نگرانی هایی برای برخی ها محلی از اعراب نداشته باشد!
دکتر امان الله تمندرو