در سالهای اخیر، شبکههای اجتماعی به میدانگاه اصلی فضای وب تبدیل شدهاند. فیسبوک، توییتر، و گوگل+، محیطهایی هستند که در آنها میتوان با کاربران تماس گرفت، محتوا را برای مصرف به آنها عرضه کرد، و بازخورد افراد به گفتوگوها را سنجید و آزمود. اگرچه هنوز بسیاری از افراد و نهادهای فعال در فضای اینترنت، محتوای خود را در یک وبسایت اختصاصی نیز عرضه میکنند، اما مجرای اصلی برای یافتن مخاطب برای مطلب، شبکههای اجتماعی هستند. همخوان (share) کردن مطلب در فضای شبکههای اجتماعی و یا حتی بازنشر کامل محتوا در این محیطها، روش شناختهشدهای برای افزایش چندین برابری محتوا است.
در زمان کوتاهی که از عمر شبکههای اجتماعی گذشته است، تجربه نشان داده است که انتشار کامل مطلب در فیسبوک و گوگل+، به همراه عکسی چشمگیر و لینکی به مطلب اصلی، به مخاطبین کمک میکند که دربارهی محتوی اطلاع یابند، آن را مصرف کنند ، و احتمالاً، درصورت پسندیدن آن، محتوا را برای دسترسی دیگران همخوان کنند. اهمیت این نظام جدید ارتباط با مخاطب به میزانی است که وبسایتهایی متعددی، از جمله Buzfeed و Upworthy، چهارچوب کاری خود را بر سوار شدن روی موج شبکههای اجتماعی قرار دادهاند. حجم و نوع محتوا در این وبسایتها، برای مصرف و بازنشر در شبکههای اجتماعی بهینهسازی میشود و ساختار فنی این محیطها بهنحوی طراحی شده است که بعد از دیدن یک ویدیو با خواندن یک متن، به کاربر گزینههای همخوان کردن در شبکههای اجتماعی پیشنهاد میشود.
نکتهی مهم این است که ظاهر دلفریب شبکههای اجتماعی و دریای امکاناتی که آنها برای فعالیت اجتماعی عرضه میکنند، نباید به برخوردی احساسی و نسنجیده با آنها بینجامد. حقیقت این است که این پدیدههای شگرف هنوز در حال پوست انداختن و تغییر هستند و بسیاری از جنبههای فعالیت در شبکههای اجتماعی هنوز ناشناخته ماندهاند. انتقال فعالیت اجتماعی از محیط فیزیکی به دنیای مجازی و پربرخورد شبکههای اجتماعی، رخدادی است که تأثیری ماهوی روی مختصات فعالیت و ارتباط فعال اجتماعی با مخاطبانش دارد. برای حضوری موفق روی شبکههای اجتماعی، باید تحلیلی از این تأثیرات داشت و نسبت به حضور آنها آگاه بود.
توجه به این نکته ضروری است که شبکههای اجتماعی از یکسو به فعالان اجتماعی این امکان را میدهند که از نقطهای با فاصلهی جغرافیایی با جامعهی هدف، در آن حضور یابند و فعالیت کنند. این خاصیت بسیار مساعد شبکههای اجتماعی، ملازم این نکتهی کلیدی است که فعالیت در شبکههای اجتماعی اغلب بسیار علنی است و به صورت مستندشده انجام میشود. برای مثال، ساختن یک صفحهی فیسبوکی برای مبارزه با اعدام کار بسیار آسانی است که در چند ساعت انجام میشود و با یک برنامهی موفق میتوان چند صد هزار نفر را، حداقل برای لحظاتی، به آن جذب کرد. از طرف دیگر، استخراج فهرست افراد فعال در این صفحه برای یک نهاد اطلاعاتی کار چندان پیچیدهای نیست. به این ترتیب، این صفحهی فیسبوکی، جذب مخاطب و یارگیری برای یک هدف اجتماعی را ممکن و سهل میکند و از سوی دیگر، به نهادهای اطلاعاتی نیز امکان میدهد که فهرستی از افراد فعال و علاقههای آنها را تهیه کنند. این، همان چالش بزرگ شبکههای اجتماعی است.
در برخورد با این چالش، تصمیم ساده، و نادرست، خروج از این فضا است. مجموعهی اخباری که در منابع مختلف دربارهی نظارتهای موجود در شبکههای اجتماعی و خطرات عدیدهی ابزارهای مدرن ارتباطی و محیطهای اینترنتی منتشر میشود نیز، میتواند فعال اجتماعی، و کاربر معمولی را، به این تصمیم برساند که عطای این نوآمدهها را به لقای آنها ببخشد و از خطر دوری کند. نکتهی کلیدی این است که چنین تصمیمی منتهی به از دست دادن دسترسی به دنیایی از امکانات میشود که در فضای امروز بدون آنها فعالیت اجتماعی اگر اساساً ناممکن نباشد، بسیار سخت است.
شبکههای اجتماعی، با تمام خطرات و مشکلات امنیتی آنها، مورد انتخاب کاربران قرار گرفتهاند و هرچند استدلالهای زیادی علیه کارآیی آنها وجود دارد، فعال اجتماعی چارهای جز حضور در آنها و فعالیت در آنها ندارد. نکتهی مهم این است که میتوان با مجموعهای از دستورالعملها، خطرات این فضاها را کمتر کرد و بیشترین کاربری را از آنها گرفت. برای حضور در شبکههای اجتماعی باید این نکتهی کلیدی را همیشه در نظر داشت که این موجودات الکترونیکی هنوز در حال رشد و تعریف هستند و بنابراین هیچ فهرستی نمیتواند ادعای کامل بودن کند.
حساب کاربری در شبکههای اجتماعی حایز تمام شرایطی است که یک حساب کاربری در جیمیل دارد. این حساب را باید با اسم رمز مناسب و در صورت امکان اتصال به تلفن همراه امن کرد. تغییر دورهای اسم رمز، لاگین نکردن روی کامپیوترهای مشکوک، نسپردن اطلاعات کاربری به دیگران، و دقت به خطرات فیشینگ، از نکات ابتدایی چگونگی حضور در شبکههای اجتماعیست.
اگرچه شبکههای اجتماعی تنظیماتی برای حریم شخصی ارایه میدهند، اما برای موارد حساس نباید به این تنظیمات اطمینان کرد. شبکههای اجتماعی گوناگون نشان دادهاند که جزئیات تنظیمات حریم شخصی را در طول زمان تغییر میدهند و کاربران فرصت ندارند همپای این تغییرات، حریم شخصی خود را بهروز کنند. علاوه بر اینها، ابزارهای مختلف اینترنتی در طول زمان به دلیل حمله یا اشتباهات کدنویسی و تنظیمات، منجر به آسیبپذیر شدن حریم شخصی افراد شدهاند. به عنوان یک قاعدهی کلی، اطلاع حساس و محرمانه را نه فقط در شبکههای اجتماعی، که در اینترنت، نباید ارائه داد.
یکی از نکات کلیدی در شبکههای اجتماعی این است که این فضاها اغلب خیابانهایی یکطرفه هستند و اطلاعاتی که در آنها منتشر میشود قابل حذف نیست. حتی اگر در ظاهر میتوانید یک توییت یا پست فیسبوکی را پاک کنید، همیشه این امکان وجود دارد که عمر واقعی این محتوا بیش از عمر ظاهری آن باشد. دکمهی Send را با احتیاط بزنید.
شبکههای اجتماعی تلاش میکنند کارکردهای جدیدی برای خود تعریف کنند. به این ترتیب، برای مثال، در توییتر میتوان با کاربری گفتوگوی متنی کرد، و در فیسبوک میتوان قرار یک برنامه را برای آخر هفته گذاشت. این که کاری در یک شبکهی اجتماعی ممکن است، دلیلی برای انجام دادن آن نیست. برای مثال، زمانی که به کسی در فیسبوک پیامی میدهید، این خطر را پذیرفتهاید که او این پیام را برای دیگران بازنشر کند و یا دیگران را به گفتوگو اضافه کند و آنها متن کامل گفتوگو را ببینند.
کاربر و شبکهی اجتماعی وارد یک رابطه میشوند و مانند تمام رابطههای دیگر، باید این وضعیت را برای آرامش دوطرفه بهینهسازی کرد. میدانیم که شرکتهای عظیمی که پشت شبکههای اجتماعی وجود دارند و از آنها ارتزاق میکنند، حساسیت کاملی به منافع شبکهی اجتماعی دارند. نکتهی کلیدی این است که اگر کاربر نگران منافع خود نباشد، احتمال آزار دیدن و قربانی شدن در این رابطه را به شدت افزایش داده است. مانند هر رابطهی دیگری، باید بتوانیم گاهی از شبکههای اجتماعی فاصله بگیریم و رابطهی خود را با آنها در چهارچوبی انتقادی بررسی کنیم.
به نقل از زمانه