میمنت های مشکوک، چطور شد که اینطور شد؟!

0
412

در حالی خبرگزاری های جمهوری اسلامی از میمنت ها سخن به میان می آورند ،که تبعیض آشکار آن برای همگان آشکار است

در اخرین نوع این میمنت ها ، به میمنت ازدواج حضرت علی و فاطمه زهرا که بیش از 1400 سال پیش ازدواج کرده اند 100 زوج جوان در یک منطقه پرت از مناطق بلوچستان از کمک هزینه های ازدواج بهره مند شدند. دلگان منطقه ای است که میمنت ازدواج آن بزرگواران فقط به طور خاص و منحصر به این منطقه بدون کج کردن مسیر خود بدانجا رسیده است.

خبرها حاکی از آن است که این 100 زوج جوان با وساطت یک حجه الاسلام و المسلمین حاجی آقای بزرگ و صاحب جلالت در منطقه توانسته اند عرض تنگدستی خود را در خواب با توسل به زور – عذر می خوام با توسل به ائمه از پیشگاه آن اولیای صادق بگیرند.

اما چطور شد که اینطور شد؟! بله. چطور شد که فقط این منطقه دور افتاده از بلوچستان که سالیانی از طرف خود نائبان ائمه مناطق مقدس! نشین مبغوض الفطره و الحکمت بود الان شده است محبط توجه الطاف و میمنت ها.

راه چاره دارد قربان!

برای این کار بخت النصر توانسته با یاری کارفرمایانش ابتدا به مردم منطقه بفهماند که مذهبی هست به نام تشیع که بی نهایت خیر و برکت دارد. وقتی مردم فقیر پرسیده اند چطور شد که اینطور شد؟! فورا کیسه های برنج و حلب های از روغن از گوشه کنار غلط خورده پیش پای آنها جا خوش کرده اند. و بعد همینطور که ائمه ای ببخشید عمامه ای به سرشان می گذاشتند و غسل تعمیدی به جسمشان تطهیر می کردند ناگه میمنت ها هم سر رسیده و خوابها و برکت های خاصی از سوی ائمه به این منطقه نائیه ارسال شده و ….

مگر نشینده اید که وقتی زلزله آمد با اینکه بزرگترین زلزله 40 سال اخیر در منطقه محسوب میشده هیچ خسارتی به مردم وارد نکرده. نشنیده اید؟! این همان میمنت آقا است.بله!

خلاصه تراژدی دلگان بدور از مزاح، در هاله ای از ابهام رسانه ای، و بهره برداری از فقر منطقه و تزریق کمک های به ظاهر نوع دوستانه یکی یکی پاره های عقیده ای و باور های اصیل اسلامی را از خود جدا می سازد و کسی را مجال آن نمی دهند که بپرسد چرا؟!

منطقه ای ساخته اند ممنوعه. این بار نه ممنوعیت پرواز هواپیما و جت، بلکه منطقه ممنوعه تبلیغ دینی اهل سنت برای خود مردم سنی این منطقه و از سوی دیگر خود با تمام قوا از فقر مردم سود جسته و با تطمیع، آنچه خود می خواهند برای مردم مزین می کنند.

گر چه عقیده ای با حلب روغن تداوم ندارد اما سرپوش گذاشتن بر آن پس از سالیان ریشه خود را می دواند. و کسی نیست بپرسد: چطور شد که اینطور شد؟!

نویسنده: حبیب الله سربازی